عباس عبدی: وقتی مساله ساده ای به نام رویت هلال اینقدر مشکل می شود، مسائل مهم سیاسی-اقتصادی را چگونه می خواهیم حل کنیم؟
تاریخ انتشار: ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۹۷۵۳۳۸
عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت:
امسال نیز دیدن هلال ماه شوال تبدیل به مسأله عمومی شد. اگر خاطرات مرحوم آقای هاشمی را مرور کنید، از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۷ (آخرین سالی که تا کنون این خاطرات منتشر شده است) دیدن ماه شوال و اعلام عید فطر، تقریباً هر سال تبدیل به یک مسأله شده بود، در حالی که این مسأله برای ماههای دیگر وجود ندارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیایید به صد سال پیش برویم. پیش از اختراع تلگراف و ارتباطات جدید، مردم چه کار میکردند؟ مردم هر شهر و روستایی در زمان غروب آفتاب به آسمان نگاه میکردند، اگر ماه را میدیدند، فردا را عید میگرفتند، اگر نه، یک روز دیگر هم روزه میگرفتند. شاید در یک روستا یا شهر هوا ابری بود و نمیدیدند و روستا یا شهر دیگر ماه را میدیدند، هر کدام به وظیفه خود عمل میکردند، و روز اول ماه شوال برای این دو منطقه متفاوت بود، چون مطابق شرع دیدن هلال ماه امری موضوعی است.
اگر من ماه را ببینم، بر من واجب است که روز بعد افطار کنم، و اگر شما اطمینانی به ادعای من نداشته باشید، واجب است روزه بگیرید. در حالی که در واقعیت بیرونی یکی از این دو درست است و نه هر دو. پس مسأله واقعیت بیرونی نیست، بلکه اطمینان مکلف است.
جالب اینکه تعطیلات رسمی در ایران عموماً براساس تقویم قمری است، و همه تعطیلات براساس محاسبات موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران مندرج در تقویم رسمی عمل میشود، بجز مورد خاص عید فطر. تا به حال نشده که عاشورا را تغییر دهند یا اگر هم بوده چنان نادر است که به یاد نداریم.
ماجرا چیست؟ چه اهمیتی دارد؟ اصولاً چه فرقی دارد که ماه ۲۹ روز باشد یا ۳۰ روز؟ آیا اصولاً شرع درگیر چنین مسایل شکلی است؟ یا آن قدر انجام تکالیف را سخت و پیچیده و طاقتفرسا میکند که پس از ۴۳ سال و در قرن ۲۱ هنوز نتوانیم ماجرای به این سادگی را حل کنیم؟ آیا اصولاً دیدن ماه مسألهای شرعی است؟
اصل موضوع شرعی و مستلزم فتوا است. ولی دیدن یا ندیدن آن موضوعی خارجی و مصداقی است و به مکلف برمیگردد. به نظر میرسد که بر اساس شرع، که آن نیز تایید رفتار عادی مردم جوامع گذشته بوده است، دیدن ماه با چشم عادی منظور است چون قبلا وسیله دیگری نبود و اصولا نیازی هم به نوع دیگری از دیدن هم نیست.
فقط دو نکته میماند. اول اینکه اکنون امکان دیده شدن ماه با چشم عادی قابل محاسبه است و علم نجوم پاسخ قطعی میدهد که در یک منطقه جغرافیایی معین، ماه چه زمانی قابل دیده شدن است، و نیازی به این همه هزینههای اضافی و تجهیزات ندارد. اگر هم با چشم دیده نشود، ناشی از غلظت هوا یا ابری بودن و امثال آن است.
نکته دوم اینکه محدوده جغرافیایی تعمیم رویت ماه برای اعلام عید تا کجاها صادق است؟ در قدیم چنین مشکلی نبود، زیرا به همان مکان دیده شده تعمیم میدادند، چون امکان اطلاعرسانی سریع میان مناطق وجود نداشت. اکنون چنین نیست،دنیا یکپارچه و به قول معروف برخط یا آنلاین شده است.
برای این پرسش فقها میتوانند فتوا دهند، البته به علل گوناگون و به لحاظ اداری و اجرایی و بطور رسمی باید فتوایِ فقیهِ حاکم در عمل اجرا شود. تعیین مصداق آن نیز به عهده نهاد علمی مرتبط با نجوم است.
شاید بتوان گفت که مبنای فتوا برای تعمیم منطقه جغرافیایی نیز باید براساس پدیده جدید سیاست یعنی واحد جغرافیایی ملی یا کشوری باشد و اگر در یک نقطه از کشور امکان دیده شدن ماه باشد، آن را برای همه کشور منظور کنند. این کار نیز فقط از طریق محاسبات دانشمندان به دست میآید. انان به راحتی نشان میدهند که به لحاظ علمی آیا در هیچ نقطهای از این سرزمین، امکان دیده شدن ماه با چشم غیر مسلح وجود دارد یا خیر؟
علم نجوم و همه علوم دیگر محصول اراده خداوند است و چیزی غیر از این نیست و دلیلی ندارد به شیوههایی متوسل شد که در مراحل پیش از علم رایج بوده است.
این شکلگرایی و اخباری گری بیثمر و حتی زیانبار که دین را از محتوای خودش خالی میکند و به امور شکلی میپردازد، به زیان دینداری است. مگر اوقات طلوع آفتاب یا اذان صبح و مغرب و ماههای دیگر سال را جز از طریق این علم تعیین میکنید؟ دیدن ماه شوال چه فرقی با این موارد دارد؟
دنیا در حال فرستادن تجهیزات برای رصد کهکشانها به فاصله دهها میلیون کیلومتر آن سوی زمین است، حتی اندازه گرفتهاند که ماه هر سال حدود ۴ سانتیمتر از زمین دور میشود، آن گاه در اینجا اندر خم این هستیم که ماه را با دوربین در قلل کوهها و در ۱۵۰ نقطه کشور ببینیم!! تازه شهادت زنان هم در دیدن ماه اعتبار ندارد. این هیچ فرقی ندارد با اینکه امروز برای سفر به چین به جای هواپیما، قاطر و شتر سوار شویم.
هنگامی که مسألهای به این سادگی را نتوان حل کرد چگونه انتظار باید داشت که موضوعات بسیار مهمتر و پیچیده مثل اقتصاد و سیاست را حل کرد؟ واقعاً چرا؟
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: دیده شدن دیدن ماه ماه شوال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۹۷۵۳۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله تند عباس عبدی به اصولگرایانی که مهدی نصیری را اصلاحطلب می دانند/ عقل هم چیز خوبی است
به گزارش خبرآنلاین عباس عبدی در اعتماد نوشت:
ماجرا این است که آقای مهدی نصیری اعلام کرده که برای یک سفر خانوادگی مدتی را عازم کانادا شده است. وی در چند سال اخیر مواضع به نسبت رادیکالی علیه ساختار موجود داشت و آشکارا هم بیان و تبلیغ میکرد. اتفاقا مواضعی که داشت بخش اصلی اصلاحطلبان با آن همراهی نمیکردند، هر چند از این نظر که وی منسوب به جناح اصولگرا بود و این حرفها را میزد، غیرمنتظره نیست که برخی اصلاحطلبان هم مثل اغلب مردم استقبال میکردند، چون این مواضع از سوی خود اصولگرایان یا منشعبین آنان زده میشد، ولی آقای نصیری هیچ نسبتی با اصلاحطلبی به عنوان یک مجموعهای با پیشینهای فکری و سیاسی نداشت و هنوز هم به لحاظ مبانی فکری به مجموعه اصولگرایان نزدیکتر است. البته این فقدان نسبت را نه به عنوان نقطه قوت ایشان میگویم و نه به عنوان نقطه ضعف، بلکه یک واقعیت است. ایشان تا زمانی که ایران بودند مواضع رادیکال خود را اظهار میکردند، مواضعی که اگر یک نفر از اصلاحطلبان اندکی از آن مواضع را میگرفت، در چشم بههم زدنی بازداشت و بازجویی میشد و جایش در زندان بود.اتفاقا بهترین دلیلی که وی منسوب به اصلاحطلبان نیست، همین مصونیت سیاسی و قضایی ناگفته و نانوشتهای است که در عمل، مجموعه اصولگرایان از آن بهرهمندند.
البته آقای نصیری ارتباطات گوناگونی داشت، با اصلاحطلبان هم نشست و برخاست داشت، همچنان که با دیگران داشت ولی هیچگاه به عنوان یک فعال اصلاحطلب نه خودش را معرفی میکرد و نه کسی به چنین صفتی او را میشناخت. شاید هم سعی میشد که با چند تن دیگر از دوستان خودشان، جریانی به جز اصلاحطلبان و اصولگرایان راه بیندازند که نمیدانم چرا نشد یا شاید هم از ابتدا در پی آن نبودند.حالا و پس از طرح رویکردی سیاسی از جانب او، یک روزنامه وابسته به جناح نواصولگرایان نوشته است که «مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاحطلبان که سالهاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبهرو شدهاند، از اینکه یک تازهوارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، بهشدت دلخور و هراسان شدهاند و در اقدامی سیستماتیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده میگیرد. غافل از آنکه وقتی چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شدهاند، حالا که یکباره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابیگری محض زده است، دیگر کسی از اصلاحطلبان نمیپذیرد که نصیری را از خود ندانند.»
ابتدا بهتر بود که پیشتر با دوستان خود هماهنگ میکردند، زیرا اغلب کسانی که موضع مطلوب رسمی گرفتهاند به درخواست دوستان همان روزنامه بود. مگر آنان که نقدی بیطرفانه داشتند. علت نیز روشن است.من در گفتوگویی با خبرآنلاین در همین مورد گفتم که چرا جناح حاکم در این موضوع سکوت کرده است؟ در درجه اول چون حرفهای خودشان در نقد آقای نصیری را موثر نمیدانند. به علاوه نمیخواهند شرمندگی حضور وی در جناح متبوع را یادآور شوند و مسوولیت افکار و رفتار متضاد خود را بپذیرند، افکار و رفتاری که موجب اینگونه ریزشها شده است. اگر آقای نصیری جایی در میان اصلاحطلبان برای خودش مییافت احتمالا به آن سوی آب نگاه نمیکرد.
گرچه این نحوه نوشتن ناشی از بیصداقتی و دورویی است، ولی بیعقلی نیز در آن موج میزند. چرا؟ فرض کنیم که ادعای نویسنده درست باشد. آیا یک لحظه پیش خود فکر نکرده که اگر اصلاحطلبان هم سلطنتطلب شده باشند، حتما افراد با گرایشهای فراتر از اصلاحطلبی هم شدهاند، پس چه کسی برای سیاست رسمی میماند؟ شما که حداکثر ۱۵درصد (با ارفاق) بیشتر نیستید، آنهم ۱۵درصد که به لحاظ متغیرهای اصلی جامعه جزو بخشهای ضعیفتر و کماثرتر است.
اگر اندکی، فقط اندکی درایت بود، حتی باید آقای نصیری را هم به نحوی توجیه و اصرار میکردید که وی هم طرفدار سلطنت نیست، حالا یک حرفی زده، وقتی دید که نظراتش درست نیست برمیگردد و... ولی به جای اینها یک مجموعه اصلی انقلاب که بسیار فراتر از کل اصولگرایان هستند را نیز باطنشناسی میکنید و نصیری را باطن آنها میدانید. آیکیو، در اندازه گنجشک هم نیست.
21302
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903293